مجله سلامتی نبض

ز نبض آگه شوی بر حال دل
صفحه اصلی > روانشناسی : ویژگی‌های شخصیت مهرطلب از نظر دکتر هلاکویی

ویژگی‌های شخصیت مهرطلب از نظر دکتر هلاکویی

ویژگی‌های شخصیت مهرطلب از نظر دکتر هلاکویی

ویژگی‌های شخصیت مهرطلب از نظر دکتر هلاکویی شامل ۶۰ مورد است که در ادامه بررسی می‌کنیم. در سی دی تیپ‌های شخصیت دکتر هلاکویی بخشی درباره شخصیت مهرطلب وجود دارد که در این مطلب به صورت نوشتار خلاصه شده است.

بیشتر بخوانید: آیا درمان وسواس فکری بدون دارو وجود دارد؟

۶۰ مورد از ویژگی‌های شخصیت مهرطلب از نظر دکتر هلاکویی

۱. افراد مهر طلب نیاز به تایید دیگران دارند.

گفتارش، رفتارش، ظاهرش، لباسش و ماشینش باید مورد تایید دیگران باشد. او را باید دائم تایید کرد.

۲. از قبول و رد درخواست دیگران ناراحت و ناراضی است و رنج می‌برد.

معمولا به درخواست دیگران نه نمی‌گوید و بعدا خودش را به خاطر این نه نگفتن سرزنش می‌کند و به خودش و به آن آدم فحش می‌دهد. اگر هم کمی جرات به خود بدهد و نه بگوید باز هم خودش را سرزنش می‌کند که چرا آن کار را برای آن شخص انجام نداده، چه می‌شد اگر آن کار را برای آن شخص انجام می‌داد، دنیا به آخر می‌رسید؟ و باز هم خودش را سرزنش می‌کند.

۳. از مطالبه حق خود خجالت می‌کشد و سرباز می‌زند.

از دیگری طلبی دارد و خودش به آن نیاز دارد اما خجالت می‌کشد موضوع را مطرح کند. اگر هم آن موضوع را مطرح کرد می‌گوید شوخی کردم، مهم نیست. قابل ندارد.

۴. از مقاومت آشکار دوری می‌کند.

ممکن است پای تلفن، در نامه یک حرف بزند اما چهره به چهره راحت نمی‌تواند حرفش را بزند. از دوستش، رئیسش ناراحت است با پیام کوتاه این ناراحتی را ابراز می‌کند اما در گفت‌وگوی رو در رو نمی‌تواند حرفش را بگوید. از اینکه مقاومت آشکار کند، مسئله دارد.

۵. به راحتی اظهار عقیده و نظر نمی‌کند.

با ابهام حرف می‌زند نمی‌دانیم موافق است؟ مخالف است؟ بلافاصله نظرش عوض می‌شود. امکان ندارد طرف مقابلش حرفی بزند که او با آن مخالف باشد. مثل هم رنگ جماعت بودن عمل می‌کند.

۶. توهین را تحمل می‌کند اما مسخره کردن و خندیدن به او را نه.

مسخره کردنش را تقصیر خودش می‌داند و اگر کسی مسخره‌اش کرد حالش بسیار بد می‌شود و آرزوی مرگ می‌کند.

۷. همه کارهایش برای جلب توجه و محبت است.

چیزی می‌گوید که طرف مقابلش خوشش بیاید، به این دلیل که او را خوب ببینند و دوست داشته باشند. آدم مهرطلب تقریبا تمام ذهن و زندگیش اینست که لطفا مرا خوب بدانید و دوست داشته باشید. بعضی از ستارگان موسیقی با وجود هزاران تعریف و هزاران طرفدار واقعی، کمی بعد از اجرای کنسرت و بعد از خروج از سن، به خاطر احساس بدی که دارند مواد مخدر مصرف می‌کنند. این آدم خالی خالی است، برای اینکه از نظر او همه این طرفداری‌ها و دوست‌داشتن‌ها دروغ و فریب است.

۸. معمولا حسی و احساسی است. فکور نیست.

به او مثلا در مهمانی، نوشیدنی یک بار تعارف کردید و به دیگری دو بار. به خاطر این کار، شش ماه با شما قهر می‌کند. مهر و کین را با هم دارد.

۹. غصه خور است.

متخصص روضه خوانی است. غمگین است. همیشه داستانی از غم برای تعریف دارد. وقتی درمورد این غم‌ها از او پرسیده شود غم‌هایش آنقدر زیاد هستند که نمی‌داند از کجا و از کدام شروع کند.

۱۰. نا امید و مایوس است.

با اینکه ماشاالله و ان شاء‌الله می‌گوید این‌ها برایش بی‌معنی و دروغ است. در ذهنش این است که همه کارها بدتر می‌شوند. میگوید دعا کن اوضاع از اینی که هست بدتر نشود یا یک کمی بدتر شود.

۱۱. پرتوقع و پرانتظار است.

انتظار او باور نکردنی است. با اینکه نمی‌تواند و شرایطش را ندارد که به عروسی برود اما انتظار دارد دیگران او را دعوت کنند و به او احترام بگذارند. باید همه به گونه‌ای او را به حساب بیاورند. اگر حتی سهوا جواب سلام او را نداده باشند به روی مخاطب می‌آورد و آن را بازگو می‌کند.

۱۲. باید دیگران را همیشه متنبه و پشیمان کند تا شما را به غلط کردن بیندازد.

شما برای شام به بیرون دعوت شده‌اید از اینکه او را با خود نمی‌برید دائم غر می‌زند و احتمالا می‌گوید تو خوش باشی من خوشم. می‌گوید ممکن است من تنها در خانه بلایی بر سرم بیاید و بمیرم. این افراد طرف مقابل را دچار پشیمانی و عذاب وجدان می‌کنند.

۱۳. فکر می‌کند به این دنیا آمده است برای اینکه نیازهای دیگران را برآورده کند.

به دلیل ذهنیتی که دارد فکر می‌کند شاید از این طریق مهربان به نظر بیاید و تبدیل به آن آدم خوبی شود که دلش می‌خواهد دیگران درموردش فکر کنند.

۱۴. برای خودش خسیس است اما برای دیگران نه.

برای خودش لباس نمی‌خرد مگر در حراجی‌ها یا اگر بخرد احتمالا پس می‌دهد. برای دیگران هدیه حسابی می‌گیرد اما برای خانواده اش اینطور نیست.

۱۵. تیپ مهرطلب می‌خواهد بهتر باشد، خیلی نمی‌خواهد برتر باشد.

برای اینکه می‌خواهد مهربان‌تر، مومن‌تر و نجیب‌تر به نظر برسد. این فرد ماشین تازه خریده، جایی پارک می‌کند که دیده نشود یا حتی از ماشین قدیمی قبلیش استفاده می‌کند. از اینکه بهتر باشد راحت است. درمورد برتری، امتیاز و ثروت پنهان کار است.

۱۶. ملاک درست یا غلط بودن، مفید یا غیر مفید بودن را قضاوت و حرف دیگران می‌داند.

این افراد بیشتر وقتها تحت تاثیر حرف‌های دیگران نظر خود را تغییر می‌دهند. او نظرش نسبت به یک موضوع یا مسئله با دیگری تفاوت دارد اما برای اینکه توجه و محبت او را جلب کند، نظرش را تغییر می‌دهد و با دیگری موافق است.

۱۷. به گونه‌ای پنهان و خفیف خسیس است. وقتی خودش را با دیگران مقایسه می‌کند به خود یا کار خود احساس خوبی ندارد.

۱۸. احساس حقارت دارد.

شخص مهر طلب خود را کمتر، بدتر یا پایین‌تر از دیگران می‌بیند. احساس می‌کند آن هوشی را که واقعا دارد و دیگران از آن حرف می‌زنند، ندارد. این همه لغات چاکرم، کنیزم، غلامم ناشی از احساس حقارت است.

۱۹. به موضوع احترام اهمیت بسیار می‌دهد.

احترام در معنایی که پذیرفته شده یعنی کسی از دیگری بالاتر و بهتر است و ناچار هستیم به احترام او بگذاریم. اساسش از بردگی می‌آید. به همین جهت اگر کسی حرف غلط بزند وظیفه ما اینست که به عقیده او احترام بگذاریم و آنچه او میگوید انجام دهیم. احترام، فرمان دادن و فرمان بردن است. فرد مهرطلب به این احترام دل‌خوش است.

۲۰. شخص مهرطلب از اطاعت، از احترام کردن لذت می‌برد.

حرمت یعنی باهم برابریم، یکسانیم، نه بهترم نه بدترم. خودم را دوست دارم، تو را هم دوست دارم. قرار است در خانه، در روابط انسانی حرمت وجود داشته باشد. حتی موافقت با اینکه ما موافق هم نیستیم.

۲۱. آدم مهرطلب وابسته است.

وابستگی در دو معنا استفاده می‌شود؛ از نظر فیزیکی، روانی و اجتماعی و وابستگی از نظر احساس و اندیشه. وابستگی شبیه بازی تنیس دوطرفه است. یک نفر به تنهایی نمی‌تواند تنیس بازی کند. این شخص از نظر عقیده و احساس با دیگران یکی است.

۲۲. این فرد احساس تقصیر و گناه دارد.

در همه ماجراها یک گناهکار وجود دارد. یا خودش را مقصر می‌داند یا دیگران را.

۲۳. او همیشه در حال معذرت خواهی است.

حتی وقتی طرف مقابل اشتباه کرده است او معذرت خواهی می‌کند. او همیشه بدهکار دیگران است. همیشه از سؤالش، از مزاحمت برای دیگران متأسف است و این را هم یادآوری می‌کند. (احتمالا برای اینکه خود را خوب جلوه دهد.)

۲۴. او معتقد است لذت خواستن نوعی خودخواهی است.

برای همین به دنبال شادی نیست. این مورد در روابط جنسی او هم مصداق دارد.

۲۵. مراقبت از خودش را خودخواهی می‌داند.

خودش سالهاست برای چکاپ به پزشک مراجعه نکرده اما انجام این کار را برای فرزندانش ضروری می‌داند.

۲۶. باید وجودش مفید و مثمر ثمر باشد.

هرجا می‌رود باید مفید باشد. احساس می‌کند وقتی با ارزش است که دارد کاری برای دیگران انجام می‌دهد.

۲۷. وجودش پر از شرم و خجالت است.

تفاوت بین آدمی که احساس گناه می‌کند و کسی که خجالت زده است اینست که فردی که احساس گناه می‌کند می‌داند آدم خوبی است ولی یک کار اشتباهی انجام داده اما کسی که شرمگین و خجالت زده است احساس می‌کند کلا آدم بدی است. کسی که در یک مهمانی دائم نوشیدنی الکلی می‌نوشد این کار را برای کنترل اضطراب و شرمش انجام می‌دهد.

۲۸. فرد مهرطلب موجودی تنهاست.

تنهایی از نظرش یعنی او و طرف مقابل و رابطه و نتیجه رابطه، بد هستند. این فرد با ازدواج به مراتب تنهاتر می‌شود. برای اینکه حالا باید مکانیزم‌هایی را فراهم کند که از آن آدم فاصله بگیرد و دوری کند.

۲۹. از خودنمایی بدش می‌آید.

از اینکه از او تعریف کنند بدش می‌آید. درحالی‌که ته دلش آرزو می‌کند شناخته شود و دوست داشتنی باشد، در ظاهر با این مورد مسأله دارد برای همین خیلی راحت خجالت زده می‌شود.

۳۰. آدم مهرطلب مظلومیت را خیلی دوست دارد.

از نظر این شخص، به میزانی که فرد مظلوم‌تر است حق با اوست. استدلال غلطیست که چون ظالم بده مظلوم خوبه. برای اینکه در بیشتر موارد مظلوم از ظالم، ظالم‌تر است چون به خودش ظلم کرده. در دنیا تا وقتی مظلوم وجود داشته باشد، ظلم و ظالم هم هست.

۳۱. شخص مهرطلب عاشق مردم است.

دکتر هلاکویی توضیح می‌دهد به جمله‌های قبل و بعد و به صورت و زبان بدن آدم‌هایی که این‌گونه جملات را می‌گویند دقت کنید، می‌بینید پیام این جملاتشان اینست که لطفا من را خوب بدانید و دوست داشته باشید. من دوست داشتنی و خواستنی هستم.

۳۲. اهل تملق و چاپلوسی است.

متخصص اغراق کردن است. در هیچ فرهنگی آنقدر از خدا، از عشق تعریف نکرده‌اند. هیچ کجا آنقدر در زبانشان فحش و ناسزا وجود ندارد.

۳۳. عضو حزب باد است.

۳۴. دوست دارد در مسابقه ببازد.

برای اینکه نمی‌خواهد احساس برتری کند و شما را ناراحت کند دوست دارد ببازد. در صورتی که ما مسابقه می‌دهیم برای اینکه بهترین بازی‌مان را انجام دهیم، مسابقه نمی‌دهیم که ببریم یا ببازیم. اما تیپ مهرطلب چون مسئله را برد و باخت می‌بیند و نمی‌خواهد احساس برتری داشته باشد، دوست دارد ببازد.

۳۵. این آدم وقتی با شماست، یاد دیگران است.

در موقعی که با شماست می‌گوید جای خواهرتان، مادرتان خالی نباشد. این پیام را دارد که ما دو تا کمیم. اگر او بود، شاید یک چیزی می‌شدیم. بیشتر وقت‌ها پیامش اینست که من هیچم وگرنه چه دلیلی دارد که یاد دیگران کند. مسأله اساسی اینست که این فرد را باورش کنید. در ارتباطاتش چون خودش نیست، خالی است و دنبال دیگران است.

۳۶. از خودش، از درس، بچه، پدر و مادر، از همه چیز ناراضی است.

۳۷. عشق از نظر آدم مهرطلب یعنی تسلیم کامل.

یعنی من دیگر نیستم هرچه او بخواهد. نبودن و نیستی خود. در ادبیات ما هم همین‌طور است. همه کسانی که در مسئله ارتباط، به جای بودن خود، خود را نفی و رد می‌کنند، رابطه را می‌بازند.

۳۸. به فداکاری و گذشت معتقد است.

۳۹. از ضعف و ضعیفی لذت می‌برد.

وقتی مریض می‌شود، کیف می‌کند. زمانی هم که مثلا سردرد او را با سردرد خودتان مقایسه می‌کنید عصبانی می‌شود. سردرد او خاص و منحصر به فرد است و وقتی هم درمورد آن صحبت می‌کند، لذتش را در بیان آن سردرد می‌بینیم.

۴۰. از آدم ضعیف خوشش می‌آید.

فرضش بر این است که به میزانی که انسان خوب است، تو سری خور است. بنابراین فرد مهرطلب آن شخص را دوست دارد. اگر نزد این آدم مهرطلب از بدبختی صحبت شود، احساس می‌کند آن آدم چه انسان خوبی است برای اینکه چقدر بدبخت است.

۴۱. تکرار را دوست دارد.

یک داستان را بارها تکرار می‌کند. اصولا از تغییر و تنوع بیزار است. شرایط بد شناخته را به شرایط خوب ناشناخته ترجیح می‌دهد. جرات بیرون آمدن از این شرایط بد و رفتن به شرایط احتمالی خوب را ندارد. برای همین دنبال تنوع و تکامل هم نیست. همیشه دنبال شباهت است و دنبال کسی است که شبیه خودش باشد. اگر تفاوتی ببیند فاصله می‌گیرد. این فرد تفاوت را به عنوان یک چالش نمی‌بیند، بلکه آن را غلط می‌داند. این شخص حاضر است در یک جا و در یک محیط نامناسب بماند اما به خودش فرصت تغییر و جابجایی ندهد.

۴۲. شخص مهرطلب برای دیگران زندگی می‌کند.

فرضش بر اینست کاری کنیم که دیگران خوش باشند. یا ما باید نیازهای دیگران را برآورده کنیم. این فرض از دو زمینه ذهنی ریشه می‌گیرد؛ ما خودمان را آنقدر حقیر و ناچیز می‌بینیم که باید نوکر همه باشیم و دیگر اینکه خودمان را در تخیل خود بالاتر و برتر می‌بینیم، طوری که قرار نیست به این موضوع اهمیت دهیم.

غذا مال دیگران، پول مال دیگران، مقام برای دیگران. به همین دلیل این تیپ شخصیتی از زندگی خود فرار می‌کند. اینجا موضوع عجیبی به نام آبرو را برای خودش ساخته. آبرو یعنی قضاوت و نظر دیگران در مورد من. مردمانی که حتی شاید آنها را نمی‌شناسند. او تصور و توهمی دارد که از آنجایی که نظر مردم او را به هم می‌ریزد، پس نباید برای خود زندگی کرد. زندگی برای دیگران مشخصه آدم‌های مهرطلب است. این فرد در ارتباط با فرزندانش می‌گوید ما به خاطر شما زنده‌ایم.

۴۳. بسیار مبادی آداب است.

اینکه چگونه باید دعوت کند، خوشامد بگوید، تسلیت بگوید.

۴۴. ظاهرا آرام است اما وجود و درونش می‌جوشد.

این آدم از درون به هم ریخته است. از بیشتر نیروهایش در بیشتر زمینه‌ها استفاده نمی‌کند مگر آنجایی که احتمالا برای خوبی و اثبات دوست داشتن خودش باشد.

۴۵. اهل تظاهر و تعارف است.

با وجودی که از طرف مقابل بدش می‌آید جوری رفتار می‌کند که انگار آن شخص برایش بسیار دوست داشتنی است. از جمله‌هایی مثل راه گم کردین، منت گذاشتین، خونه ما رو منور کردین استفاده می‌کند. چنان‌که فروغ فرخزاد می‌گوید این جهان پر از صدای حرکت پاهای مردمیست که هم چنان که تو را می‌بوسند، در ذهن خود طناب دار تو را می‌بافند.

۴۶. به موضوع قدردانی و قدرشناسی بسیار اهمیت می‌دهد.

یعنی برای کارهای کوچکی که انجام داده و البته سعی کند تظاهری در آن نباشد، انتظار قدردانی دارد. وقتی فردی که جایزه اسکار را برده، از خانواده‌اش، دوستش یا همسرش تشکر می‌کند، این شخص گریه می‌کند و خودش هم نمی‌داند برای چه اما علت اینست که این تیپ شخصیتی فکر می‌کند هیچ وقت هیچ کس قدرش را ندانسته. ارزش او را نفهمیده‌اند و نسبت به او بی احترامی شده است.

۴۷. همیشه برای خود و دیگران قید و بند درست می‌کند.

فلان چیز را اینجا نگذار. انقدر خوشحال نباش، کمی هم غصه بخور. دکتر هلاکویی می‌گوید مراجعه کننده‌ای داشته که مادرش او را شب‌ها از خواب بیدار می‌کرده و میگفته کج نخواب، اندامت خراب می‌شود. این مادر، فرزندان را بسیار مقید و محدود بار می‌آورد.

۴۸. استاد پیش داوریست.

از قبل تصمیم خود را گرفته است.

۴۹. غرورش را به صورت تواضع نشان می‌دهد.

۵۰. اهل شعار و کمی شعر است اما از شعور خبری نیست.

حرف‌هایش با هم تناقض دارد. می‌گوید انسان باید همه را دوست داشته باشد اما با سیاه‌پوستان مسئله دارد.

۵۱. اهل وظیفه است.

وظیفه‌ای که از بیرون به او تحمیل شده را انجام می‌دهد، اما مسئولیت پذیری را به عنوان چیزی که از درون است، ندارد. وظیفه را به دلیل اجبار انجام می‌دهد، به همین دلیل با تعهد میانه‌ای ندارد.

۵۲. مسئله جهان برایش رسالت است.

۵۳. معمولا آدم مذهبی است اما سیاسی نیست.

مگر اینگه سیاست مذهبی شود یا مذهب سیاسی. تیپ مهرطلب بار مذهبی و خرافی دارد اما سیاسی نیست.

۵۴. دوست دارد همیشه نجات دهنده (و در نقش رابین هود) باشد.

با وجودی که به فرزند خودش نمی‌رسد، مواظب فرزند دیگران است. فرد مهرطلب فکر می‌کند زندگی یک آتش سوزی دائمیست و باید آدمها را نجات دهد.

۵۵. معتقد است فامیل خوب و دوست است اما غریبه بد و دشمن.

وقتی که فرزندانش و یا همسرش با غریبه‌ها ارتباط برقرار می‌کنند، به هم می‌ریزد.

۵۶. آغازگر خوبی است اما تمام کننده نیست.

کاری را تحت تاثیر دیگران شروع می‌کند اما در میانه می‌بیند نمی‌تواند و آن را رها می‌کند. کارهای نیمه تمام زیادی دارد.

۵۷. اهل قضا و قدر سرنوشت و تقدیر است.

با وجودی که تحصیلات آکادمیک دارد هنوز فال می‌گیرد و استدلالش اینست که بعضی از حرف‌های فالگیر درست بود.

۵۸. مضطرب و نگران است که بیماری‌های روان‌تنی یا سایکوسوماتیک را با خود به همراه دارد.

میگرن، یبوست، جوش، مشکلات تنفسی از نشانه‌های آن است.

۵۹. فرد مهرطلب نوعی افسردگی خفیف یا دیس تایمیا دارد.

۶۰. این فرد خشم و عصبانیتی دارد که بیشتر تبدیل میشود به خشم بدون عصبانیت.

این تیپ درحالیکه خشمگین است، بسیاری از مواقع عصبانی نمی‌شود. این آدم چون خشمگین است، عصبی (نوراتیک) است. آدم عصبی یعنی کسی که رنج می‌برد و رنج می‌دهد. لذت نمی‌برد و لذت نمی‌دهد. خشم یک احساس است درصورتی که عصبانیت یک رفتار است. آدم عصبی همیشه خشمگین است اما آدم عصبانی اینطور نیست.

انسان عصبی هشت ویژگی مشخص دارد:

  • واقعیت را آن‌گونه که هست نمی‌بیند
  • به اندازه کافی مسئولیت پذیر نیست
  • با مسئله وقت و زمان مشکل دارد
  • مشکل جنسی دارد
  • مشکل خشم دارد
  • مشکل حرمت نفس دارد
  • مشکل قدرت دارد
  • انسانی است که نمی‌داند با خشم خود چکار کند و در این زمینه گرفتار است.
برچسب ها :
مترجم، کارشناس روان‌شناسی
پست های مرتبط

راهکارهای ترک اعتیاد به گل

 اطلاع از روش‌های ترک اعتیاد به گل ممکن است برای بسیاری از…

9 تیر 1403

علت و درمان جویدن ناخن در کودکان

جویدن ناخن در کودکان یک عادت رایج است و معمولا برای اکثر…

2 تیر 1403

آیا درمان وسواس فکری بدون دارو وجود دارد؟

امروزه درمان وسواس فکری بدون دارو با روش‌های مختلف درمانی امکان‌پذیر است.…

12 خرداد 1403

دیدگاهتان را بنویسید