درمان شناختی رفتاری یکی از رویکردهای رواندرمانی است.
انسانها به طور طبیعی در زندگی احساسات و هیجانات مختلفی را تجربه میکنند. غم، شادی، خشم، عصبانیت، کمانرژی بودن، پرانرژی بودن، شکاک بودن، خواب زیاد، کمخوابی و… . تجربه تمام این احساسات و هیجانات و شرایط ممکن است از حالت نرمال خارج شده، زندگی فرد را نیز از حالت نرمال خارج کند و کیفیت عملکرد او در همه یا بعضی از بخشهای مختلف زندگی مثل درس، کار، ازدواج، رابطه جنسی، خواب، تغذیه و… را کاهش میدهد و منجر به مشکل در سلامت روان میشود.
انجمن روانپزشکی آمریکا برای هر اختلال شرایطی را اعلام کرده است که روانپزشکان و روانپزشکان مراجعان را دایاگنوز و تشخیص گذاری میکنند (یعنی بیماری یا اختلال او را تشخیص میدهند).
رواندرمانگر باتوجهبه تشخیص، رویکرد درمانی را انتخاب میکند. بعضی از رواندرمانگرها به چندین رویکرد درمانی مسلط هستند و باتوجهبه تشخیص خود رویکرد را انتخاب میکنند و اگر رویکرد درمانی موردنیاز مراجع در تخصص آنها نباشد، مراجع را به درمانگر متخصص در آن رویکرد ارجاع میدهند.
بیشتر بخوانید: ویژگیهای افراد برونگرا چیست؟
درمان شناختی رفتاری چیست؟
درمان شناختی رفتاری (CBT) نوعی درمان روانشناختی است که نشاندادهشده است برای طیف وسیعی از مشکلات از جمله افسردگی، اختلالات اضطرابی، مشکلات مصرف الکل و مواد مخدر، مشکلات زناشویی، اختلالات خوردن و بیماریهای روانی شدید مؤثر است. مطالعات تحقیقاتی متعدد نشان میدهد که CBT منجر به بهبود قابلتوجهی در عملکرد و کیفیت زندگی میشود. در بسیاری از مطالعات نشاندادهشده است که CBT بهاندازه با بیشتر از سایر انواع رواندرمانی یا داروهای روانپزشکی مؤثر است.
در واقع، درمان شناختی رفتاری رویکردی است که شواهد علمی فراوانی برای آن وجود دارد مبنی بر اینکه روشهایی که به کار گرفته میشوند واقعاً تغییر ایجاد میکنند. بهاینترتیب، CBT با بسیاری از انواع دیگر درمان روانشناختی متفاوت است.

اصول اساسی درمان شناختی رفتاری
در درمان شناختی رفتاری فرض بر این است که:
- مشکلات روانشناختی تا حدی به دلیل تفکر نادرست و غیرمفید است.
- مشکلات روانی تا حدی بر اساس الگوهای آموخته شده از رفتارهای غیرمفید هستند.
- افرادی که از مشکلات روانی رنج میبرند، میتوانند روشهای بهتری برای مقابله با آنها بیاموزند و از این طریق علائم آنها را تسکین پیدا میکند و در زندگی خود مؤثرتر میشوند.
درمان CBT معمولاً شامل تلاشهایی برای تغییر الگوهای تفکر است. این استراتژیها ممکن است شامل موارد زیر باشد:
- یادگیری شناخت تحریفهای خود در تفکر که باعث ایجاد مشکلات میشود و سپس ارزیابی مجدد آنها در پرتو واقعیت.
- درک بهتر رفتار و انگیزه دیگران.
- استفاده از مهارتهای حل مسئله برای رویارویی با موقعیتهای دشوار.
- یادگیری برای ایجاد حس اعتماد بیشتر نسبت به تواناییهای خود.
درمان CBT همچنین معمولاً شامل تلاشهایی برای تغییر الگوهای رفتاری است. این استراتژیها ممکن است شامل موارد زیر باشد:
- رویارویی با ترسهای خود بهجای اجتناب از آنها.
- استفاده از ایفای نقش برای آمادهشدن برای تعاملات بالقوه مشکلساز با دیگران.
- یادگیری آرامکردن ذهن و آرامکردن بدن.
همیشه CBT از همه این استراتژیها استفاده نمیکند. در عوض، روانشناس و مراجع با هم به شکلی مشترک، برای ایجاد درک مشکل و ایجاد یک استراتژی درمانی کار میکنند.
درمان شناختی رفتاری به مراجع کمک میکند تا درمانگر خودش شود. از طریق تمرینات در جلسه رواندرمانی و همچنین “تکالیف” خارج از جلسات، به مراجع کمک میشود تا مهارتهای مقابلهای را توسعه دهند و بهموجب آن میتوانند یاد بگیرند که تفکر غیرمفید، احساسات و رفتارهای مشکلساز خود را تغییر دهند.
درمانگران CBT بر آنچه در زندگی فعلی فرد میگذرد، تأکید میکنند، نه آنچه که منجر به مشکلات او شده است. مقدار معینی از اطلاعات در مورد تاریخچه فرد موردنیاز است، اما تمرکز در درجه اول بر حرکت روبهجلو در زمان برای ایجاد راههای مؤثرتر برای مقابله با زندگی است.
موارد استفاده از رویکرد CBT
نشاندادهشده است که درمان شناختی رفتاری راهی مؤثر برای درمان تعدادی از شرایط مختلف سلامت روان است.
علاوه بر افسردگی یا اختلالات اضطرابی، درمان شناختی رفتاری همچنین میتواند به افراد مبتلا به موارد زیر کمک کند:
- اختلال دوقطبی
- اختلال شخصیت مرزی
- اختلالات خوردن – مانند بیاشتهایی و پرخوری
- اختلال وسواس فکری جبری (OCD)
- اختلال هراس
- فوبیاها
- اختلال استرس پس از سانحه (PTSD)
- روانپریشی
- روانگسیختگی
- مشکلات خواب – مانند بیخوابی
- مشکلات مربوط به سوءمصرف الکل
CBT همچنین گاهی اوقات برای درمان افراد مبتلا به بیماریهای مزمن استفاده میشود، مانند:
- سندرم روده تحریکپذیر (IBS)
- سندرم خستگی مزمن (CFS)
- درد مزمن
اگرچه درمان شناختی رفتاری نمیتواند علائم فیزیکی این شرایط را درمان کند، اما میتواند به افراد کمک کند تا بهتر با علائم خود کنار بیایند.

در طول جلسات درمان شناختی رفتاری چه اتفاقی میافتد
در طول جلسات، شما با درمانگر خود کار خواهید کرد تا مشکلات خود را به بخشهای جداگانه، مانند افکار، احساسات و اعمال فیزیکی خود تقسیم کنید.
شما و درمانگرتان این حوزهها را تجزیهوتحلیل خواهید کرد تا در صورت غیرواقعی بودن یا غیرمفید بودن آنها و تأثیری که بر یکدیگر و بر شما دارند، بررسی کنید.
سپس درمانگر شما میتواند به شما در مورد چگونگی تغییر افکار و رفتارهای غیرمفید کمک میکند.
پس از بررسی اینکه چه چیزی را میتوانید تغییر دهید، درمانگر از شما میخواهد که این تغییرات را در زندگی روزمره خود تمرین کنید و در جلسه بعدی در مورد چگونگی پیشرفت خود صحبت خواهید کرد.
هدف نهایی درمان این است که به شما بیاموزد مهارتهایی را که در طول درمان آموختهاید در زندگی روزمره خود به کار ببرید.
این باید به شما کمک کند تا مشکلات خود را مدیریت کنید و مانع از تأثیر منفی آنها بر زندگی شما شود، حتی پس از پایان دوره درمان.
مزایا و معایب درمان شناختی رفتاری
درمان شناختی رفتاری (CBT) در درمان برخی از مشکلات سلامت روان مؤثر است، اما ممکن است برای همه موفق یا مناسب نباشد.
برخی از مزایای درمان شناختی رفتاری عبارتاند از:
- میتوان آن را در مدتزمان نسبتاً کوتاهی در مقایسه با سایر درمانها تکمیل کرد.
- ماهیت بسیار ساختاریافته درمان شناختی رفتاری به این معنی است که میتوان آن را در قالبهای مختلف، از جمله بهصورت گروهی، کتابهای خودیاری و آنلاین ارائه کرد.
- راهبردهای مفید و کاربردی به شما میآموزد که میتوان از آنها در زندگی روزمره حتی پس از اتمام درمان استفاده کرد.
- بر ظرفیت فرد برای تغییر خود (افکار، احساسات و رفتارهایش) تمرکز دارد.
- میتواند بهاندازه دارو در درمان برخی از مشکلات سلامت روان مؤثر باشد و ممکن است در مواردی که دارو بهتنهایی مؤثر نبوده است مفید باشد.
برخی از معایب درمان شناختی رفتاری که باید در نظر گرفت عبارتاند از:
- درمانگر به همکاری شما نیاز دارد – یک درمانگر میتواند به شما کمک کند و به شما توصیه کند، اما آنها به همکاری شما نیاز دارند.
- شرکت در جلسات منظم درمان شناختی رفتاری و انجام هر کار اضافی بین جلسات میتواند زمان زیادی را از شما بگیرد.
- ممکن است برای افرادی که نیازهای پیچیدهتری به سلامت روان دارند یا مشکلات یادگیری دارند مناسب نباشد.
- این درمان شامل رویارویی با احساسات و اضطرابهای شماست – ممکن است دورههای اولیهای را تجربه کنید که در آن مضطرب یا از نظر احساسی ناراحت شوید.
- درمان شناختی رفتاری هیچ مشکل گستردهتری در خانوادهها که ممکن است تأثیر قابلتوجهی بر سلامت و رفاه افراد داشته باشد را بررسی نمیکند.
- برخی از منتقدان همچنین استدلال میکنند که درحالیکه درمان شناختی رفتاری به مشکلات فعلی میپردازد و بر مسائل خاص تمرکز میکند، به دلایل احتمالی زمینهای شرایط سلامت روان، مانند دوران کودکی ناخوشایند، نمیپردازد.
انواع درمان شناختی رفتاری
درمان مبتنی بر شناخت (Cognitive Therapy – CT)
شناخت درمانی یا CT یکی از شاخههای رواندرمانی است که در CBT نیز مورداستفاده قرار میگیرد. شناخت درمانی در ابتدا برای درمان افسردگی به وجود آمد و بعد گسترش پیدا کرد. این درمان به بیماران کمک میکند که افکار ناسالم خود را کشف و آنها را با باورهای درست جایگزین کنند که این جایگزینی منجر به بهبود خلقوخو، رفتار و درنتیجه سلامت جسمانی افراد میشود.
معمولاً افرادی که تروما را تجربه میکنند دستبهدامن افکاری میشوند که برای لحظاتی آنها را آرام نگه میدارد؛ اما در درازمدت اثرات مخربی دارد. در واقع درمانگر به این بیماران کمک میکند تا افکار و رفتارهایی که ممکن است احساس ناامنی فعلی او را کاهش میدهد، اما در درازمدت علائم PTSD را حفظ کند، متوقف کند. درمانگر و بیمار مواردی مانند نشخوار فکری، رفتارهای امنیتجویانه و سرکوب افکار را هدف قرار میدهند.
آنها در مورد این صحبت میکنند که چگونه این استراتژیهای رفتاری و شناختی زندگی روزمره بیمار را مختل میکند و به طور بالقوه به حفظ علائم PTSD کمک میکند. در جلسات CT بیمار تشویق میشود که این استراتژیهای غیرمفید را کنار بگذارد و رفتارهای صحیح را برای غلبه یا معکوس کردن تأثیر آنها امتحان کند. درمان CT برای مشکلات زیادی کاربرد دارد که ازجمله این مشکلات میتوان به موارد زیر اشاره کرد:
- فوبیا
- روانگسیختگی
- سوءمصرف مواد
- عزتنفس پایین
- افکار خودکشی
درمان شناختی مبتنی بر ذهنآگاهی (Mindfulness-Based Cognitive Therapy – MBCT)
درمان شناختی مبتنی بر ذهنآگاهی یا MBCT نوعی از رواندرمانی است که تکنیکهای شناختی – رفتاری را با استراتژیهای ذهنآگاهی ترکیب میکند. این درمان ترکیبی باعث میشود افراد از احساس پریشانی خود رهایی پیدا کنند و آرامش بیشتری داشته باشند. MBCT نیز مانند CT در ابتدا برای درمان افسردگی توسعهیافته بود، اما بعد برای بهبود سلامت روان افراد با مشکلات دیگر نیز استفاده شد.
در MBCT افراد آموزش میبینند که چگونه از روشهای ذهنآگاهی و مدیتیشن برای قطع فرایندهایی که منجر به افسردگی میشود، استفاده کنند. مشاور در جلسات مشاوره ذهنآگاهی به بیمار خود کمک میکند، جریان زندگی را با تمام وجود حس کند و خود را از افکار و حالات خود، جدا ببیند. این جدا دیدن و قطع ارتباط باعث میشود، افراد از تمام الگوهای فکری خود رهایی یابند. این بینش به افراد کمک میکند تا یاد بگیرند افکار منفی خود را در لحظه اول حذف کنند و سلامت روان بهتری داشته باشند.
درمان شناختی مبتنی بر پذیرش (Acceptance and Commitment Therapy – ACT)
تصور کنید بهجای مبارزه و تلاش برای داشتن زندگی بهتر، صرفاً زندگی خود را همانگونه که هست بپذیرید. چه احساسی خواهد داشت؟ این درمان دقیقاً راجع به همین پذیرش زندگی است. درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد (ACT) یک درمان مبتنی بر ذهنآگاهی محسوب میشود که هدف اصلی آن افزایش انعطافپذیری ذهنی و کمک به افراد است تا زندگی دلخواه خود را مطابق با ارزشهای اصلی خود بسازند.
تمرکز ACT با استفاده از پذیرش، تعهد، مهارتهای تمرکز حواس و استراتژیهای تغییر رفتار بر این است که افراد افکار و واقعیتهای زندگی خود را همانطور که هست، بپذیرند. تکنیکهایی که در ACT استفاده میشود ممکن است شامل موارد زیر باشد:
گفتن یک فکر یا تصمیم دشوار با صدای بلند و تکرار چندباره تا زمانی که آن جمله معنی خود را از دست بدهد و فقط یک صدا باقی بماند. تشخیص افکار و تبدیل آن به واقعیت زندگی آموزش ارتباط برقرارکردن با مشکلات بهجای مبارزه با آنها
یکی از جنبههای مهم درمان ACT ایجاد حس تعهد برای ایجاد تغییرات مثبت در زندگی افراد است. درمان شناختی مبتنی بر واقعیت به افراد کمک میکند که مسائل بااهمیت زندگی خود را بشناسند و اهدافی را تعیین کنند که با ارزشهای زندگی آنها همخوانی داشته باشد.
درمان شناختی مبتنی بر شفقت (Compassion-Focused Therapy – CFT)
درمان شناختی مبتنی بر شفقت –CFT یک رویکرد درمانی است که برای کمک به افرادی که با احساس شرم و انتقاد از خود دستوپنجه نرم میکنند، طراحی شده است. CFT به افراد کمک میکند، مهارتهای شفقت به خود و دیگران را پرورش دهند که این مهارت باعث بهبود خلقوخو، پذیرش خود و احساس امنیت میشود.
این تکنیک مشابه درمان شناختی مبتنی بر ذهنآگاهی عمل میکند؛ چراکه به مراجعین در مورد علم پشت ارتباط ذهن و بدن و نحوه تمرین آگاهی ذهن و بدن آموزشهایی داده میشود. درمان مبتنی بر شفقت یک روش نسبتاً جدید است که توسط روانشناس بریتانیایی پل گیلبرت در دهه اول قرن بیست و یکم توسعه یافت. برخی مطالعات نشان میدهد که CFT میتواند برای درمان اختلالات خلقی و اضطرابی نیز مؤثر باشد. این درمان به افراد کمک میکند تا مشکلات عاطفی مربوط به شرم مداوم، انتقاد از خود و ناتوانی در احساس محبت و دلسوزی خود را برطرف کنند.