ممکن است بارها از خودتان پرسیده باشید که چرا زود عصبانی میشویم؟ مشکل کجاست؟
خشم یک پاسخ طبیعی و خودکار به درد فیزیکی یا احساسی است. بهعبارتدیگر یک درد احساسی باعث میشود شما خشمگین و عصبانی شوید. حتماً دیدهاید که یک محرک میتواند شما را عصبانی کند درحالیکه همان محرک روی شخص دیگری اصلاً باعث عصبانی شدن او نمیشود. پس متوجه میشویم که عصبانی شدن در بعضی موارد میتواند به برداشت، طرز فکر و حساسیتهای همان فرد بازگردد.
در این مطلب از مجله سلامتی نبض قصد داریم در مورد آن دسته پاسخها برای پرسش چرا زود عصبانی میشویم صحبت کنیم که میتوانند دلایل موجهی برای زود عصبانی شدن نباشند.
بیشتر بخوانید: چگونه به حرف دیگران در مورد خودمان اهمیت ندهیم؟
با این اتفاقات آیا باز هم باید از خودمان بپرسیم چرا زود عصبانی میشویم؟
صدها مثال برای عصبانی شدن وجود دارد.
ممکن است صبح با صدای سروصدا و عدم رعایت فرهنگ آپارتماننشینی همسایهها در راهپله از خواب بیدار شوید.
پس از خوردن صبحانه به پارکینگ میروید تا راهی محل کار شوید. میبینید که همسایه ماشینش را روی پل پارک کرده و شما نمیتوانید از پارکینگ خارج شوید.
در اتوبان موتورها و ماشینهای مختلفی بدون زدن راهنما جلوی شما میپیچند و سبقت میگیرند و قوانین راهنماییورانندگی را رعایت نمیکنند.
از آلودگی هوا سردرد گرفتهاید و هنوز به محل کار نرسیده احساس خستگی میکنید.
به محل کار میرسید و میبینید که همکارتان بدون اجازه شما وارد اتاق شما شده و برخی وسایل شما جابهجا شده است.
در جلسه کاری یکی از همکاران در نهایت بیاخلاقی در مورد شما به رئیس دروغ میگوید.
حتی با خواندن موارد بالا دچار استرس میشوید چه برسد به اینکه برای شما اتفاق بیفتد. اما چه کنیم تا زود عصبانی نشویم؟
تمامی این موارد ناراحتکننده و استرسآور است که متأسفانه زیاد هم برایمان اتفاق میفتد. اما چاره چیست؟ تا کی حرص بخوریم و عصبانی شویم و در نتیجه به اضطراب و افسردگی و بیماریهای روانتنی مبتلا شویم؟

چرا زود عصبانی میشویم؟ آیا انتظارات و توقعات ما واقعبینانه هستند؟
در مدینه فاضله و شهری که همه چیز ایدهآل و بینقص و ایراد است ممکن است هیچکدام از موارد آزاردهنده اتفاق نیفتد؛ ولی واقعیت این است که این جهان بینقص و ایدهآل نیست.
واقعیت این است که همسایه بیملاحظه، راننده بیقانون، همکار بیوجدان وجود دارند و نمیتوان آن را انکار کرد. بااینوجود، ما چهکار کنیم تا کمتر آسیب ببینیم و زود عصبانی نشویم؟
پذیرش واقعیت
چرا زود عصبانی میشویم؟ واقعیت را بپذیرید که در این دنیا خیلی چیزها هستند که مطابق انتظار ما نیستند و مطابق میل ما پیش نمیروند. ما نمیتوانیم کل دنیا و مردمان آن را عوض کنیم. آیا پذیرش واقعیت به این معناست که بقیه حق دارند به ما ظلم و بدی کنند و در حق ما کار اشتباه کنند؟ جواب خیلی مشخص است. خیر.
ولی واقعیت این است که این کار را میکنند و ما در دایره اختیاراتمان فقط کارهای محدودی را در محافظت از خودمان میتوانیم انجام دهیم و نمیتوانیم دنیا و مردمان دنیا را یکتنه عوض کنیم.
نداشتن انتظار و توقع
زمانی که توقع دارید همه اتومبیلسواران قانون را رعایت کنند، وقتی در خیابان رانندهای را میبینید که لایی میکشد، عصبانی میشوید.
زمانی که توقع دارید همکارتان پشت سر شما صحبت نکند، و این اتفاق میافتد؛ به هم میریزید؛ زیرا از او توقع نداشتید. اما چرا؟ مگر چقدر او را عمیقاً شناخته بودید؟ چقدر به عقدهها و بیماریهای او آگاه بودید؟
خب چرا زود عصبانی میشویم؟ یعنی باید به همه بدبین باشیم؟ از همه توقع زخم زدن داشته باشیم؟ جواب خیر است.
انسانی که با بدبینی و نگرانی و شک زندگی میکند، بهزودی به افسردگی سنگین مبتلا میشود و هر لحظه انگار زجر میکشد.
نیازی نیست در ذهنتان قضاوت مشخصی از دیگران داشته باشید. بلکه فقط رفتارهای درست که باید انجام دهید را انجام دهید.
پاسخ بدهید؛ نه واکنش
خب تصور کنید که پذیرفتیم که واقعیت این است که دنیا بینقص نیست، پذیرفتیم از هیچکس انتظار رفتاری که دلمان میخواهد را نداشته باشیم. صبح زود همسایه در راهپله بلند با گوشی تلفن خود در حال دعوا و فحاشی است. خشم در ما به وجود میآید و طبیعی است. اما چهکار کنیم؟ دو راهحل دارید:
اول اینکه واکنش نشان دهید. در واحدتان را باز کنید و به او اخطار دهید. حتی اگر شما آرام صحبت کنید او در حال دعوا پشت خط است و ممکن است با شما هم وارد بحث و… شود.
دوم اینکه پاسخ دهید. با مدیر ساختمان مطرح کنید و جلسهای برگزار شود و شرط و شروطی مطرح شود تا همسایهها قوانین را رعایت کنند.
ممکن است به نتیجه دلخواه خود نرسید ولی به عاقلانهترین روش ممکن خشم و ناراحتی خود را بیان کردید. از دعوا و درگیری اجتناب کردید و خشم خود را بیان کردید که فروخوردن آن بعداً منجر به بیماریهای روانی و جسمی در شما نشود.
همچنین نسبت به شرایط بیتفاوت نبودهاید و تلاشتان را برای بهبود شرایط زندگی خود انجام دادهاید.
در سایر مسائلی که باعث خشم شما میشوند نیز یاد بگیرید به سالمترین و مؤثرترین روش خشم خود را بیان کنید و به مسئلهای که باعث خشم شما شده است واکنش نشان ندهید؛ بلکه پاسخ دهید. چرا زود عصبانی میشویم؟ زیرا یاد نگرفتهایم بهدرستی پاسخ دهیم.

بپذیرید که هر کسی بر اساس نظام ارزشی خودش رفتار میکند
به تعداد همه انسانها در دنیا، نظام ارزشی متفاوت وجود دارد. حتی نزدیکترین افراد به یکدیگر در بالاترین سطح تشابه، تفاوتهایی در نظام ارزشیشان وجود دارد.
چرا زود عصبانی میشویم؟ زیرا توقع داریم هر چیزی را که ما اشتباه میدانیم، همه اشتباه بدانند.
ممکن است در نظام ارزشی شما، ارزش، پیروی از قوانین راهنمایی رانندگی باشد؛ اما فرد دیگری به رانندگی با سرعت ۱۸۰ کیلومتر در ساعت افتخار کند. فرد دیگری افتخار کند که تمام مسیر را ورودممنوع آمده و زود به مقصد موردنظر رسیده است.
ممکن است زرنگ بودن و بهنوعی کلکزدن باعث افتخار باشد، اما فرد دیگری حاضر است ارتقا شغلی خود را از دست بدهد؛ ولی حقی را از کسی ضایع نکند.
ممکن است بگویید خب خیلی مشخص است که نباید حق کسی را ضایع کنیم. اما دنیا فقط راجع به ما و طرز فکر ما نیست.
واقعیت این است که انسانها با ژنهای متفاوت، در خانواده، محله، شهر، کشور، مذهب، فرهنگ، شرایط مالی و تحصیلی و… متفاوت به دنیا میآیند و تربیت میشوند. شاید اگر ما جای آنها بودیم مثل آنها رفتار میکردیم.
چرا زود عصبانی میشویم؟ زیرا این تفاوتهای فردی را نمیپذیریم. متوجه نیستیم که آدمها چقدر متفاوت بزرگ شدهاند و دنیا را بر اساس تجربه خود تفسیر میکنند. نمیتوان انکار کرد که این تفاوت منجر به بحث، تفاوت نظر میشود و رسیدن به خواسته یک نفر باعث ضایع شدن حق دیگری میشود. اینجاست که قانون به کمک میآید.
ما باید از خودمان محافظت کنیم و عصبانی شدن فقط باعث بیماری بیشتر ما میشود و ما را از هدف و خواستهمان دور میکند.
جمعبندی
خشم یک احساس طبیعی است. هدف ما این نیست که هرگز دچار خشم نشویم. بلکه دلیل خشم را بشناسیم. سعی کنیم خشممان را فرو نخوریم و به آن واکنش لحظهای نشان ندهیم؛ بلکه دادن یک پاسخ درست، بهترین راهحل است.
چرا زود عصبانی میشویم؟ با پذیرفتن واقعیت و پذیرفتن تفاوت انسانها از دیگران توقع کمتری پیدا میکنیم و کمتر عصبانی میشویم.