می خواهیم در مورد 10 نشانه صحبت کنیم که نشان میدهد شما در یک ارتباط سمی هستید. البته بعد از آن 4 راهکار ارائه خواهیم داد. دوستی یک بخش مهم از سیستم حمایتی است و برای سلامت روان ما ضروری است. ما به بقیه انسانها نیاز داریم که با گفتگوی با آنها به ما یادآوری شود که تنها نیستیم. حالا اگر دوستان ما منبع حمایتی ما نباشند چه؟ و همیشه چیزی را از ما بگیرند؟ اگر تولد ما را فراموش کردند چه؟ و یا بدتر، اینکه متوجه شویم پشت سر ما حرف میزنند؟ اگر ببینیم دفعات زیادی ما را با این رفتارهایشان ناامید میکنند، شاید این ارتباط سمی باشد.
خیلی واضح است که ما همه انسان هستیم و اشتباه میکنیم ولی چیزی که میخواهیم در مورد آن صحبت کنیم یک الگوی تکرار شونده رفتارهای سمی است که باعث میشود این دوستی و ارتباط سمی باشد و ارزش ادامه دادن نداشته باشد.
اولین نشانه ارتباط سمی
اولین نشانهای که شاید در یک ارتباط سمی باشید این است که بعد از گذراندن وقت با دوستتان احساس اضطراب میکنید. این دوست ممکن است همیشه از شما تقاضاهایی داشته باشد، میتوانیم به این افراد لقب خونآشام عاطفی یا سیاهچالههای انرژی بدهیم چون بعد از دیدن آنها احساس میکنید همه انرژی شما تخلیه شده است.
برای فهمیدن این نکته ممکن است مدتی از ارتباطتان بگذرد تا متوجه این اتفاق شوید. اما به این نکته دقت کنید. بعد از گذراندن وقت با دوستتان حالتان چطور است؟ آیا احساس میکنید شادابتر و سرحالتر و پرانرژیتر میشوید؟ یا اینکه حس میکنید انرژی شما تخلیه شده است؟
نشانه دوم ارتباط سمی
دومین نشانه یک ارتباط سمی این است که آنها هرگز عذرخواهی نمیکنند. یا یک عذرخواهی الکی میکنند و میگویند ببخشید که اینجوری احساس کردی! اما تو چطور میتوانی برای جوری که من احساس میکنم عذرخواهی کنی؟ یا مثلا میگویند ببخشید اگر کاری که کردم ناراحتت کرد! خب خودم دارم میگویم کاری که کردی ناراحتم کرد. این اصلا منطقی نیست. یاد بگیرید فقط خیلی روشن و واضح عذرخواهی کنید. اگر دوستی دارید که نمیتواند مستقیما عذرخواهی کند و شما را هم ناراحت میکند و به او میگویید که شما را ناراحت کرده و معذرت خواهی نمیکند، … آینده این دوستی روشن نیست.
نشانه سوم ارتباط سمی
سومین نشانه ارتباط سمی این است که به شما احساس گناه و عذاب وجدان میدهد تا کاری که میخواهد را برایش انجام دهید. در رابطههای این مدلی شما اگر به او لطفی میکنید از سر لذت و شادی و عشق نیست بلکه برای انجام این کار احساس فشار و اجبار میکنید. فکر میکنید که باید این کار را انجام دهید. باید به او کمک کنم. من باید برای دیدن او زمان بگذارم. اگر آنها چیزی میگویند که دل شما برای آنها بسوزد و به شما حس بد میدهند این یعنی این ارتباط سمی است.
مثلا اگر به شما احساس بدی میدهند که چرا در ۷ شبانهروز هفته و هر ۲۴ ساعت روز در دسترس نیستید و جواب تلفنتان را نمیدهید این دوستی و ارتباط سمی است. این خواسته آنها رد کردن مرز شما است. او باید متوجه باشد که شما نیز زندگی خودتان را دارید.
نشانه چهارم: اعتماد در ارتباط سمی وجود ندارد
در ارتباط سمی شما به او دیگر اعتماد ندارید. او قول و حرفش را یادش میرود، میگوید به شما کمک خواهد کرد ولی در وقت نیاز جواب تلفن نمیدهد و روی حرف او نمیتوانید حساب کنید. ممکن است برای هر کسی پیش بیاید که حرف و قولش را فراموش کند ولی در مورد ارتباط سمی گفتیم که این کارها به صورت یک الگوی تکرار شونده درآمده است.
نشانه پنجم ارتباط سمی
پنجمین نشانه ارتباط سمی این است که شما تنها طرف این دوستی هستید. یعنی شما تنها کسی هستید که برای این رابطه تلاش میکنید، وقت و انرژی میگذارید ولی درمقابل وقت و انرژی دریافت نمیکنید.
دوست سمی فقط زمانی با شما تماس میگیرد که اتفاق بدی برایش افتاده و یا با شما کار دارد و شما همیشه جواب تلفن او را میدهید و وقتی به شما نیاز دارد در کنارش هستید در حالی که اگر شما به چیزی احتیاج داشته باشید حتی اگر فقط از او میخواهید که شنونده احساسات شما باشد یا کمک میخواهید یا هر چیز دیگری، او هیچ وقت در کنار شما نیست.
ممکن است پیش بیاید که هرکسی نتواند در هر شرایطی به دوستش کمک کند ولی همان طور که گفتیم یک الگوی تکرار شونده از رفتارهای سمی وجود دارد.
نشانه ششم ارتباط سمی
ششمین نشانه ارتباط سمی این است که هر موقعی که با شما تماس میگیرد یا پیام میدهد شما مضطرب و نگران میشوید. اگر ما اشتیاقی برای تماس و صحبت کردن و پیام و ارتباط با شخصی را نداریم این رابطه برای ما خوب نیست. این اضطراب با دیدن اسم آنها روی گوشی به این معنی است که مغز ما در حال دادن هشدار به ما است که این ارتباط خوب نیست و آن چیزی نیست که ما به دنبال آن هستیم.
هفتمین نشانه ارتباط سمی
نشانه بعدی ارتباط سمی این است که شما دائما باید پوشاندن کارهای آنها باید دروغ بگویید و بهانه بیاورید. مثلا اگر همیشه دوست شما بدقولی میکند و سر قرار حاضر نمیشود و دیگران از شما میپرسند که کجاست؟ شما باید دروغ بگویید که در ترافیک مانده در حالی که فراموش کرده همچین قراری وجود دارد.
نشانه هشتم ارتباط سمی
هشتمین نشانه ارتباط سمی این است که شما را پایین میکشند و خیلی از شما انتقاد میکنند. از ظاهر شما، مدل مو، مدل حرف زدنتان انتقاد میکنند. میدانیم که انتقاد سازنده بسیار مناسب و ضروری است. شما باید به راحتی بتوانید به دوست خود بگویید وقتی این حرف را میزنی من را ناراحت میکنی. این یک انتقاد سازنده است.
انتقاد سازنده در مورد حرف یا رفتاری بین دو طرف گفتگو است که یکی آن را انجام داده و دیگری را ناراحت کرده و با بیان آن از طرف مقابل میخواهیم از ما عذرخواهی کرده و دیگر آن حرف یا رفتار را تکرار نکند تا رابطه به سمت بهتری پیش برود.ولی یک دوست سمی با بهانه اینکه من خیر تو را میخواهم و برای خودت میگویم یا تو خیلی حساسی واکنش نشان میدهد! فقط عذرخواهی کن و دیگر آن حرف یا رفتار را تکرار نکن! همین!
ولی اگر دوستی داریم که دائما با ما بد صحبت میکند و از ما انتقاد میکند حالا چه در روی خودمان یا پشت سرمان، نشانه خوبی نیست. قرار است ما آدمهای عزیز زندگیمان را ساپورت و پشتیبانی کنیم نه اینکه سعی کنیم آنها را پایین بکشیم.
نهمین نشانه ارتباط سمی
نشانه بعدی این است که او پشت سر ما حرف میزند و رازها یا مسائل شخصی ما را به دیگران میگوید. این اتفاق زیاد در دوستیها رخ میدهد. اگر ما نمیتوانیم به کسی که او را دوست خود مینامیم اطمینان کنیم این ارتباط را اصلا نمیتوانیم دوستی بنامیم.
آخرین نشانه ارتباط سمی
و در آخر، نشانه شماره ده این است که آنها به حد و مرز ما احترام نمیگذارند. آنها باید توانایی شنیدن نه از ما را داشته باشند. مثلا نه گفتن به بیرون رفتن، یا گفتن اینکه دوست دارید کاری را تنهایی انجام دهید و نه با او، یا اگر به آنها گفتهاید انجام کاری برای شما سخت است ولی شما را مجبور به انجام آن میکنند، یا اطلاعات شخصی شما را به دیگران میگویند.
بیشتر بخوانید: دلیل شماره یک فروپاشی روابط
نحوه مدیریت یک ارتباط سمی
اولین راهکار این است که میتوانید با آنها صحبت کنید و بگویید چه چیزی شما را ناراحت کرده است. قسمت مهم این راهکار این است که به آنها فرصتی برای تغییر بدهید. ما نمیتوانیم انتظار داشته باشیم که همه کامل باشند. در همه ارتباطات زمانی پیش میآید که شما باید در مورد احساساتتان و چیزی که شما را ناراحت کرده صحبت کنید. فقط توجه کنید که حتما این مکالمه کوتاه و شفاف باشد.
برای مثال میتوانید از این جملهها استفاده کنید: من حس میکنم جدیدا به دلیل کوتاهیهای تو، برای دیگران، خیلی بهانه آوردهام و برای پوشاندن اشتباهاتت تلاش کردهام. من این کار را دوست ندارم. میشود لطفا تلاش کنی تا من را در همچین شرایطی قرار ندهی؟
درست است که گفتن چنین جملاتی سخت است. میتوانیم ابتدا جملاتی که میخواهیم بگوییم را روی کاغذ بنویسیم و با صدای بلند آن را بیان کنیم. اگر میخواهیم روابطمان را نجات دهیم باید یاد بگیریم که چگونه این مکالمهها درباره ناراحتیهایمان را انجام دهیم. ممکن است فکر کنید این مکالمه حالت پرخاشگری یا دعوا پیدا کند. بله درست است همه از کشمکش متنفر هستند اما در رابطهها باید یاد بگیریم که چگونه در مورد ناراحتیهایمان صحبت کنیم.
میتوانیم مانند مثال بالا طوری صحبت کنیم که حالت پرخاشگرانه نداشته باشد و باعث شروع کشمکش نشود. این فقط یک مکالمه شفاف و مستقیم است. میدانیم که خیلی انجام دادن این مکالمه راحت نیست ولی بسیار مهم است. ممکن است فکر کنید طرف مقابل شما ناراحت شود. اما ما حداقل میتوانیم تلاش کنیم.
اگر آنها قادر به انجام چنین مکالمهای نیستند ما میتوانیم ادامه ندهیم، مثلا بگوییم الان هر دو ناراحتیم زمان بهتری در موردش صحبت خواهیم کرد. میتوانیم مکالمه را پایان داده یا به زمان دیگری موکول کنیم، اشکالی ندارد.
راهکار شماره ۲: حد و مرز تعیین کنید.
همه میدانیم که تعیین حد و مرز برای همه سخت و دشوار است. اما با تعیین این حد و مرزها دیگران متوجه میشوند که نمیتوانند جوری با ما صحبت کنند که ما را ناراحت کنند.
میتوانیم رک و مستقیم به آنها بگوییم:
دوست ندارم همچین چیزهایی را به من بگویی.
خیلی اذیت کنندس که درست در لحظه آخر جا میزنی و به قولت عمل نمیکنی و دست من را توی پوست گردو میزاری.
یا میتوانیم، اگر کارهایی که برایشان انجام میدادیم و مثلا اشتباهاتشان را کاور میکردیم، ناگهان دیگر این کار را نکنیم. این حتما خیلی سخت است که به طور ناگهانی نقش قبلی خود را ایفا نکنیم.
مثلا اگر همکاری داریم که همیشه دیر میرسد چون خواب مانده یا وقت شناسی برایش اهمیتی ندارد و از ما میخواهد بگوییم در ترافیک مانده، یا مثلا بدون مرخصی سفر میرود و از ما میخواهد به همکاران بگوییم او مریض بوده و نیامده و از این رفتار سمی او خسته شدهایم، بعد از اینکه ناراحتیمان را با او در میان گذاشتیم و او تغییری در رفتارش ایجاد نکرد، میتوانیم ناگهان آن کارها را متوقف کنیم و دیگر دیر آمدن و غیبت او از سرکار را توجیه نکنیم.
این کار سخت است چون این احتمال وجود دارد که ما این نقش را در دوران کودکی تجربه کرده باشیم. مادر از ما خواسته تا به پدر دروغ بگوییم و نگوییم مامان چون داشت با تلفن حرف میزد وقت نکرد غذا بپزد و بگوییم سرش درد میکرد و خواب بود. یا این نقش را برای خواهر و برادر داشتیم و چون میخواستیم او را در برابر کتک خوردن از پدر حفظ کنیم دروغ میگفتیم و اشتباه او را میپوشاندیم. حالا هم این نقش را در دوستیهایمان ادامه میدهیم. برای همین متوقف کردن بازی این نقش برای ما سخت است.
وقتی یک رابطه یا ارتباط سمی است؛ به این معنی نیست که یکی اشتباه میکند و دیگری حق دارد، بلکه به این معنی است که به هر دلیلی ترکیب دو نفر، سمی شده است. اگر فکر میکنیم که آنها با ما بد رفتار میکنند باید بپذیریم که ما نیز به آنها اجازه چنین رفتاری را دادهایم. رابطه مانند رقص است، هر دو طرف باید حرکاتی را انجام دهند، اگر یک طرف حرکت دست یا پا را متوقف کند دیگری نمیتواند رقص را ادامه دهد.
راهکار شماره ۳: بهآرامی از آنها فاصله بگیرید.
مثل قبل در دسترس نباشیم. مجبور نیستیم همیشه سریع جواب تلفن یا پیامشان را دهیم. تنها زمانی میتوانید از این راهکار استفاده کنید که حتما راهکار شماره ۱ را انجام داده و با آنها صحبت کرده باشید. خیلیها در رابطه ناگهان غیب میشوند ولی بهتر است قبل از رفتن یا فاصله گرفتن در مورد آنچه ما را ناراحت کرده صحبت کنیم. اگر پرسیدند که چرا مثل قبل نیستی؟ میتوانیم پاسخ دهیم قبلا گفته بودم که چه چیزی من را ناراحت کرده و تو تغییری ایجاد نکردی و به روند قبلی ادامه دادی. اینکه همه ما موبایل داریم دلیل نمیشود ۲۴ ساعت شبانهروز در دسترس باشیم.
راهکار شماره 4: آنها را کامل و سریع از زندگیمان حذف کنیم.
زمانی این راهکار درست است که از نظر روانی و جسمی ادامه ارتباط امن نباشد. مثلا عصبانی شود یا پرخاش کند یا از لحاظ کلامی توهین کند.
نباید از این راهکار استفاده کنید فقط به این دلیل که حرف زدن در مورد ناراحتیتان سخت است. معلوم است که این مکالمه دشوار است. ولی برای یاد گرفتن حل مشکلات در رابطه باید یاد بگیرید صحبت کنید. اگر در این ارتباط و دوستی صحبت نکردید و آن را تمام کردید، در رابطه بعدی حتما مجبور خواهید بود که صحبت کنید پس الان تمرین کنید وگرنه هیچ وقت ارتباط سالمی نخواهید داشت.
همانطور که دوستیها میتوانند منبع فوقالعادهای از ساپورت و پشتیبانی باشند، اما اگر مفید و کمک کننده نباشند و آسیبزننده بشوند هیچ دلیلی ندارد که در این روابط بمانیم. همه ما لایق این هستیم که در روابطمان شنیده و فهمیده شویم و ممکن است چند ارتباط را تمام کنیم تا دوست مناسب خود را پیدا کنیم. باید بدانیم زمانی که سن ما بیشتر میشود، دوستیهای ما نیز تغییر میکند چون هم خود ما تغییر کردهایم و هم نیازهایمان تغییر میکند.
منبع: کانال یوتوب Kati Morton