نقش سؤالات مشاوره قبل از ازدواج و شناخت درست قبل از ازدواج پررنگ است؛ زیرا ازدواج همان قدر که میتواند زیبا و قشنگ باشد اگر به غلط انجام شود، میتواند سخت و دردناک باشد و مسیر زندگی شما را عوض کند.
غلط نیست اگر بگوییم که ازدواج مهمترین تصمیم زندگی است؛ تصمیمی سرنوشتساز است.
حالا مسئله این است که چگونه این تصمیم را بهدرستی بگیریم؟ میتوانیم سؤالات مشاوره قبل از ازدواج را به دو قسمت تقسیم کنیم. سؤالات مشاوره قبل از ازدواج از خودتان و سؤالات مشاوره قبل از ازدواج از هر دو نفر.
بیشتر بخوانید: افسردگی بعد از زایمان
سؤالات مشاوره قبل از ازدواج از خودتان
مهمتر از اینکه خواستگارتان را بشناسید این است که ابتدا خودتان را بشناسید. سؤالاتی که در ادامه آورده شده به شما کمک میکند ابتدا خودتان را بشناسید و ببینید آیا برای یک ازدواج موفق آماده هستید.
۱. آیا از وضعیت سلامت روان خود آگاه هستید؟
سلامت روان میتواند به دودسته مشکلات تقسیم شوند.
- مسائلی که درمان ندارند و فقط کنترل میشوند.
- مسائلی که قابلدرمان هستند.
اگر اعتیاد دارید چاره شما ازدواج نیست. حتی اگر ترک کردهاید همسر آیندهتان باید حتماً این موضوع را بداند و هر دو بدانید که شما تا آخر عمر باید مراقب باشید که دیگر به مصرف مواد برنگردید.
همه افراد تا حدودی با افسردگی و اضطراب دستوپنجه نرم میکنیم. اگر به روانشناس و روانپزشک مراجعه کردهاید و روی شما تشخیص اختلال شخصیت گذاشته شده حتماً برای ازدواج باید با روانشناس و روانپزشک خود مشورت کنید. ممکن است بشنوید که ازدواج به دلیل مسئولیت و استرسی که در پی این تغییر در شما به وجود میآید برای شما مناسب نیست و ممکن است حال روحی شما را بدتر کند. اگر پروسه درمان را طی کردهاید و حال روانی شما به کمک دارو و رواندرمانی به ثبات رسیده است با پیشنهادهای درمانگر میتوانید ازدواج کنید؛ ولی باید دائماً با او در ارتباط باشید و کمک بگیرید.
اگر مبتلا به روانپریشی هستید بهتر است بچهدار نشوید. زیرا احتمال بیماری در فرزندان شما بیشتر است و این موضوع برای خود شما که درگیر با بیماری هستید اوضاع را سختتر میکند. اولویت شما مدیریت خودتان است. روانپریشی به معنی داشتن توهم و هذیان است. اگر در میان اقوام خونی کسی مبتلا به روانپریشی و اسکیزوفرنی، اختلالات شخصیت جدی که منجر به بستری شده و خودکشی هستید بهتر است فرزند دار نشوید.
اگر خانم هستید با حامله شدن هورمونهای شما به هم میریزد و ممکن است حال شما را بدتر میکند. برای شما که همیشه در حال دستوپنجه نرم کردن با سلامت روان خودتان هستید درگیری با فرزندی که سلامت روان ندارد برای شما بسیار سختتر میشود.
پس از مهمترین سؤالات مشاوره قبل از ازدواج این است که از خودتان بپرسید آیا از سلامت روان لازم برخوردار هستید.
اگر دچار افسردگی و اضطراب و وسواس هستید بهتر است قبل از ازدواج ابتدا خودتان را درمان کنید. این مسائل با کمک روانپزشک یا درمانگر بهراحتی قابلدرمان هستند.
۲. آیا خودتان را دوست دارید که بتوانید شخص دیگری را نیز دوست داشته باشید؟
توانایی عشقورزی در هر شخصی وجود ندارد. گاهی فکر میکنیم شخص دیگری را دوست داریم، حتی او را عاشقانه دوست داریم؛ ولی او به ما خیانت میکند، توهین میکند، تحقیر میکند، بهعنوان یک انسان و یک همسر برای ما ارزش قائل نیست. توجیه ما این است من عاشقم و عاشق تحمل میکند. خبر بدی برایتان دارم. متأسفم که بگویم که خیلی عشق را درست متوجه نشدهاید.
کسی که خودش را دوست ندارد، مواظب خودش نیست که هر کسی او را اذیت نکند. در رابطهای نیست که حرمت انسانیاش حفظ شود. به خودش احترام نمیگذارد چگونه میتواند ادعا کند که دیگری را دوست دارد؟ این یک بحث جدی روانکاوی است. اولازهمه مطمئن شوید که توانایی عشقورزی دارید و در اولین قدم خودتان را دوست دارید. البته نباید این موضوع را با خودشیفتگی اشتباه بگیرید. فرد خودشیفته نیز خودش را دوست ندارد فقط ادای این را درمیآورد که خودش را دوست دارد و خیلی خودش را قبول دارد. او یک طبل توخالی است که فقط صدای بلندی دارد.
تفاوت خوددوستی و خودشیفتگی
خوددوستی شامل دیدگاهی متعادل و مثبت نسبت به خود است که با همدلی، احترام به دیگران و روابط سالم همراه است. از سوی دیگر، اختلال شخصیت خودشیفته با خودمحوری مفرط، فقدان همدلی و تمرکز بر خودبزرگبینی به قیمت ازدستدادن دیگران مشخص میشود.
۳. آیا در زندگی از لحاظ شخصیتی به ثبات رسیدهاید؟
یکی از سؤالات مشاوره قبل از ازدواج این است: آیا به ثبات شخصیت رسیدهاید؟ زمانی به ثبات شخصیت میرسید که هویتتان را کسب کرده باشید. کسب هویت به چه معناست؟ هویت یعنی من کیستم؟ عقیده من چیست؟ نظام ارزشهای من چگونه است؟ علائق من کداماند؟ بایدها و نبایدهای من در زندگی چیست؟
ممکن است تا اواخر نوجوانی، فرد جواب این سؤالات را همان چیزی بداند که پدر و مادر و مدرسه و جامعه به او گفتهاند؛ ولی زمانی میرسد که او خودش بدون هیچگونه فشاری جواب سؤالات بالا را پیدا میکند و هویت خود را کسب میکند. نه اینکه هویت خود را از خانوادهاش و یا ارزشهای جامعه تقلید کند.
یکی از سؤالات مشاوره قبل از ازدواج میتواند این باشد که آیا من هویت خودم را بهدرستی کسب کردهام؟ یعنی اینکه به ثبات رسیدهام که بتوانم برای تمام عمرم تصمیمی به اسم ازدواج بگیرم؟ اگر هویت خود را فقط تقلید کرده باشید امکان تغییر در شما بسیار زیاد است و وقتی تغییر میکنید شاید دیگر همسر فعلی شما با معیارهای شما سازگاری نداشته باشد. اگر این طور باشد ازدواج خوبی را نخواهید داشت؛ زیرا دیگر هم عقیده و همسو نیستید و حتی ممکن است جدا شوید.
۴. یکی دیگر از سؤالات مشاوره قبل از ازدواج این است که آیا میدانید و میتوانید همسرتان را نفر اول زندگیتان قرار دهید؟
در یک ازدواج و زندگی زناشویی اولویت اول ما همسر ما است. پدر و مادر عزیز هستند و همیشه باید احترامشان حفظ شود. اما تنها کسی که با همفکری او برای زندگیمان تصمیم میگیریم همسر ما است نه هیچکس دیگری.
۵. آیا استقلال فکری دارید؟
استقلال فکری یعنی برای تصمیمگیری تحتتأثیر دیگران نیستیم. خودمان بر اساس ارزشها و صلاح زندگی خودمان تصمیم میگیریم. کسی نمیتواند ما را تحتتأثیر قرار دهد و نظر ما را عوض کند.
۶. یکی دیگر از سؤالات مشاوره قبل از ازدواج این است که آیا استقلال مالی دارید؟
استقلال مالی برای شروع یک زندگی مشترک لازم است. اگر قرار است بعد از ازدواج دیگران در تأمین مخارج زندگی به شما کمک کنند شما اصلاً آماده ازدواج نیستید. اگر کسی بعد از ازدواج در تأمین مخارج به شما کمک کند به طور غیرمستقیم به او اجازه میدهید در نحوه خرجکردن آن پول دخالت کند یا در سایر تصمیمگیری شما نظر داده و دخالت کنند.
۷. آیا توانایی دادن تعهد و مسئولیتپذیری را دارید؟
ازدواج شروع یک تعهد و مسئولیتپذیری مادامالعمر است. شما باید توانایی وفادار و متعهد بودن را داشته باشید. بعضی از افراد هستند که هنوز نمیتوانند در روابطشان متعهد باشند و با خودشان میگویند ازدواج که کنم وفادار میمانم؛ اما ممکن است نتوانند. بعضی از تایپهای شخصیتی هستند که متعهد بودن و وفادار بودن برای آنها سخت است. اگر اینگونه هستید به درمانگر مراجعه کنید و تا زمانی که مطمئن نشدید توانایی وفاداری دارید سمت ازدواج نروید.
ازدواج به معنای قبول یک مسئولیتپذیری است. خانم بهعنوان زن خانه و آقا بهعنوان مرد خانه وظایف بیرون و داخل خانه را به عهده میگیرند. امروزه اکثر خانمها در بیرون از منزل کار میکنند و تمام مسئولیتهای خانه بین زن و شوهر تقسیم میشود. باتوجهبه توانایی و علایق وظایف را تقسیم میکنند. اگر خانم شام را پخته آقا ظرفها را میشورد. اگر آقا خرید کرده خانم آنها را جابهجا میکند.
۸. آیا هوش هیجانی کافی برای داشتن یک ارتباط سالم را دارید؟
هوش هیجانی یعنی شناخت عواطف خودم و شناخت عواطف دیگری و پاسخ درست دادن به آن.
کسی که هوش هیجانی کافی داشته باشد میتواند احساسات خود را بشناسد و آنها را بهدرستی بروز دهد. غم، خشم، استرس و اضطراب خود را میشناسد و با بیانی درست و شیوا آن را ابراز میکند. نه اینکه همه آنها را با پرخاشگری نشان دهد. غمگین میشود داد میزند، نگران میشود داد میزند، خشمگین میشود داد میزند یا در پاسخ به همه هیجانها گریه میکند. نه این غلط است. وقتی احساسات و هیجانهای خود را بشناسیم تازه میتوانیم هیجانها و عواطف دیگران را بشناسیم.
۹. یکی دیگر از سؤالات مشاوره قبل از ازدواج این است که آیا توانایی کنارآمدن با بقیه را دارید؟
ازدواج و زندگی مشترک یعنی همفکری، توانایی مشورتکردن، کوتاهآمدن و کنارآمدن (تاجایی که به شما آسیب نرساند). آیا به اندازه کافی صبور هستید؟ اگر بله! تبریک میگوییم شما در این مورد آمادگی ازدواج را دارید.
۱۰. آیا دید واقعبینانه به ازدواج دارید؟
- ازدواج استخدامکردن یک نوکر یا کلفت نیست. ازدواج این نیست که دستور بدهید تحقیر کنید و چشم بشنوید.
- ازدواج حلال مشکلات روانی شما نیست.
- ازدواج برطرفکننده کمبودهای شما نیست
- ازدواج یک مسئولیت و تعهد است.
۱۱. آیا احیانا نیاز ندارید که کسی شما را خوشبخت کند؟
در یک ازدواج سالم و در دنیای امروز ما ازدواج نمیکنیم تا خوشبخت شویم. ما احساس خوشبختی را داریم. هدف ما از ازدواج برقراری رابطه جنسی در چهارچوب سالم خانواده است. ما ازدواج میکنیم تا برای فرزند دار شدن نهاد خانواده را تشکیل دهیم. ازدواج یعنی دوستداشتن و دوست داشته شدن به طور متعهدانه و در کنار یکدیگر زندگیکردن و تجربه همه جوانب و بالا و پایینهای زندگی که منجر به رشد روانی و اجتماعی ما میشود.
۱۲. انگیزه شما از ازدواج که فرار از شرایط حال حاضر نیست؟
اگر شرایط خوبی در حال حاضر ندارید، با پدر و مادر خود مشکل دارید و فکر میکنید که ازدواج راهحل شما است اشتباه میکنید. نباید دلیل شما برای ازدواج، فرار از شرایط حال حاضرتان باشد. به دنبال راهحلهای دیگری باشید.
۱۳. یکی دیگر از سؤالات مشاوره قبل از ازدواج این است که آیا برای فراموشی شخص دیگری که نمیخواهید ازدواج کنید؟
اگر تازه از یک رابطه عاطفی بیرون آمدهاید احساس ترکشدن دارید یا برای سوزاندن دل آن طرف میخواهید ازدواج کنید سخت در اشتباه هستید. با ازدواج کسی را که دوست داشتهاید فراموش نمیکنید. با کمک درمانگر، این مشکل را باید حل کنید.
در این مطلب درباره سؤالات مشاوره قبل از ازدواج از خودتان صحبت کردیم. خودشناسی قدم اول موفقیت است. در مجله سلامتی نبض آرزومند سلامت جسم و روان برای همه شما هستیم.