صفحه اصلی > روانشناسی :  فلسفه وابی سابی؛ پذیرش لذت‌بخش نقص‌ها

 فلسفه وابی سابی؛ پذیرش لذت‌بخش نقص‌ها

فلسفه وابی سابی

 فلسفه وابی سابی درباره دیدن زیبایی در نقص، ناپایداری و ناتمامی است.

بیشتر بخوانید: Detachment یا استقلال و عدم وابستگی احساسی چیست؟

 آیا در طول تاریخ کسانی که کامل‌تر بوده‌اند، بیشتر به هدف‌هایشان رسیده‌اند؟

 بر خلاف باور عموم که هر چه کامل‌تر باشی قدرتمندتر و موفق‌تر خواهی بود؛ تاریخ پر از نمونه انسان‌هایی است که با کمک هنر کامل نبودن و به دلیل نقص‌هایشان، از هزار برابر از کسانی که دنبال بی‌نقصی هستند، بیشتر نتیجه گرفته‌اند.

 ویکتور فرانکلین بنیان‌گذار لگوتراپی یا معنادرمانی معتقد است وقتی انسان‌ها با ناپایداری، رنج و نقص مواجه می‌شوند بهتر می‌توانند معنای زندگی خود را پیدا کنند. یعنی اگر کامل نباشند زندگی بامعناتری دارند.

 تاریخچه پذیرش لذت‌بخش نقص‌ها

 ریشه این دیدگاه و فلسفه فکری به ۸۰۰ سال پیش برمی‌گردد. در ژاپن هنری به اسم کینتسوکی وجود دارد که ظروف شکسته را با ماده‌ای از پودر طلا تعمیر می‌کنند که باعث ارزشمندتر و زیباتر شدن آن ظرف می‌شود.

 فلسفه‌ای پشت این دیدگاه وجود دارد که معتقد است نقص‌ها باعث قدرت می‌شوند و باید بتوانید همین نقاط ضعف را به موضع قدرت تبدیل کنید.

 فلسفه وابی سابی چیست؟

 علم روان‌شناسی امروزه به این نتیجه رسیده است که هر چه محیط اطراف انسان ساده‌تر و مینیمال‌تر باشد (یعنی کامل نباشد)، تمرکز و کارایی او بالاتر می‌رود. دیدگاهی که به ما یادآوری می‌کند که هر چه از کامل‌بودن فاصله بگیریم همان‌قدر زندگی‌مان پویاتر و نتیجه‌بخش‌تر خواهد شد. اسم این فلسفه باستانی، وابی سابی wabi-sabi است.

 اصول سه‌گانه وابی سابی

 فلسفه وابی سابی معتقد است که هر چیزی با باور به این ۳ اصل می‌تواند تکامل پیدا کند.

  •  هیچ‌چیز کامل نیست.
  •  هیچ‌چیز ماندگار نیست.
  •  هیچ‌چیز تمام نشده است.

 وابی سابی به چه معنا است؟

 در فلسفه ژاپن وابی سابی ترکیب دو کلمه به معنای دیدن زیبایی در نقص، ناپایداری و ناتمامی است.

فلسفه وابی سابی

 باور غلط کمال‌گرایی

 اولین قدم برای درک این موضوع نوع نگرش ما به زندگی است. اگر در شروع پله‌های تحصیلی یا کاری هستید، همیشه ذهن این گونه فکر می‌کند که باید به انتهای پله‌ها رسید؛ درحالی‌که این پله‌ها تمامی ندارند.

 می‌دانیم که برای گذراندن زندگی به پول احتیاج داریم. داشتن پول برای زندگی‌کردن واجب است. با داشتن یک تخصص چه به‌صورت گذراندن یک دوره آموزشی و یا تحصیل در دانشگاه، ما به خودمان کمک می‌کنیم که برای پول درآوردن موقعیت‌های بیشتر و بهتری پیش روی خود داشته باشیم.

 کسانی که به پژوهش و تدریس در دانشگاه علاقه‌مند هستند در مقطع ارشد و دکتری ادامه تحصیل می‌دهند. ولی آیا افراد فقط به این دلیل ادامه تحصیل می‌دهند؟ یا اینکه می‌خواهند خودشان و ارزشمندی خودشان را ثابت کنند؟ اینکه فکر می‌کنند زمانی ارزشمند و موفق هستند که در کمال باشند. کمال در تحصیلات مقطع دکتری است؛ درحالی‌که ممکن است این مدرک تأثیری بر درآمد او نیز نداشته باشد.

 آیا دکتری پایان ماجراست؟ فقط کافی است نگاهی به کسانی که هم‌رشته او هستند بیندازد. چه بسیار انسان‌هایی که چندین برابر او مقاله و کتاب نوشته‌اند. بسیاری در چندین رشته فوق دکتری دارند. وقتی استاد دانشگاه شدید، می‌بینید فلانی استاد دانشگاه برکلی یا ام‌آی‌تی یا… است، احساس عقب‌ماندگی می‌کنید. زیرا فقط به دلیل رقابت و حس برتری و کامل‌بودن تمایل به رشد داشته‌اید. خود منحصر به فردتان، علایق، ویژگی‌ها و شرایط و نیازهای خاص خودتان را در تصمیماتتان در نظر نگرفته‌اید. فقط رقابت و بالاتر بودن از بقیه و تلاش برای عقب نماندن.

 شخصی را فرض کنید که پس از فارغ‌التحصیلی در یک اداره یا شرکت مشغول به کار می‌شود. او یک سوپروایزر دارد. سوپروایزر او یک رئیس دارد و… تا مدیرعامل شرکت. او می‌خواهد به کمال خود در شغلش برسد. اما آیا او طاقت کارکردن بیشتر و مسئولیت بیشتر را دارد؟ توانایی مدیریت استرس را دارد؟ آیا او ویژگی‌های شخصیتی خود را برای ارتقا شغلی در نظر می‌گیرد؟

 کسی که می‌خواهد بهترین ماشین و گوشی را داشته باشد؟ دائماً باید ماشین و یا گوشی خودش را عوض کند.

 کمال‌گرایی ما پایانی ندارد. هر خانه‌ای داشته باشیم از آن بزرگ‌تر، از آن زیباتر، از آن اکازیون‌تر وجود دارد.

چشمِ تنگِ دنیادوست را یا قناعت پُر کند یا خاکِ گور.

سعدی

 سودجویی بیزنس‌ها از کمال‌گرایی

 همان‌طور که می‌دانیم مصرف‌گرایی شدیدی در دنیا وجود دارد. تمام پولتان را خرج می‌کنید و بهترین ماشین مناسب با پول خود را می‌خرید، اما چند ماه بعد شروع به گشتن دنبال یک ماشین مدل‌بالاتر می‌کنید. چرا؟ زیرا شما بهترین را می‌خواهید و بهترین هر روز در این دنیا تولید می‌شود و شما پولتان را خرج آن می‌کنید. بیزنس‌ها هم این حس کمال‌گرایی و برتری را در انسان‌ها می‌دانند و هر روز تولید جدیدی را روانه بازار می‌کنند.

 با این تعریف، کارکردن و رشد و ارتقا شغلی اشتباه است؟

 معمولاً این سؤال برای یک کمال‌گرا به وجود می‌آید، زیرا او تفکر صفر و صدی دارد. یا کار نمی‌کنم یا کار را بهترین شکل انجام می‌دهم. یا دانشگاه را شروع نمی‌کنم یا تا مدرک فوق دکتری پیش می‌روم.

 مشخص و واضح است که ما باید رشد کنیم، کار و تلاش کنیم. کار و تلاش و چالش‌ها شخصیت ما را شکل می‌دهند. به زندگی ما برنامه می‌دهند. برای ما انگیزه ایجاد می‌کنند. فقط باید موارد زیر را در نظر داشته باشید:

 بهترین تحصیل و شغل برای شما، بهترین برای خودتان و تمام ویژگی‌های فردی شماست، نه بهترین در مقایسه با دیگران.

 بهترین خانه و ماشین برای شما بهترین برای خودتان به نسبت درآمد شماست، به نیاز شما بستگی دارد. مشخص است که کسی که ۳ فرزند دارد خانه ۴ خوابه مناسب او است، اما یک زوج در یک خانه یک‌خوابه نیز به‌راحتی زندگی می‌کنند.

 زندگی مسابقه نیست که با فتح یک مرحله به مرحله بعدی برویم. مرحله اول خانه ۱۰۰ متری، مرحله دوم خانه ۲۰۰ متری و… . درحالی‌که این افزایش متراژ خانه هیچ تأثیری در زندگی ما نداشته باشد.

 خریدن گران‌ترین چیزها ایرادی ندارد. ایراد زمانی است که به دنبال بی‌نقصی و رقابت با خودمان و دیگران باشیم. ایراد زمانی است که برای رسیدن به گران‌ترین چیزها آن‌قدر کار کنیم که سلامت روان و جسم خود را در خطر بیندازیم. در آخر هم باز احساس ناکافی بودن داریم؛ زیرا از چیزی که خریده‌ایم و به جایگاهی که رسیده‌ایم بسیار بهتر و بالاتر و گران‌تر وجود دارد.

 فلسفه وابی سابی چگونه ما را از کمال‌گرایی نجات می‌دهد؟

 وابی سابی تأکید می‌کند که باید بپذیریم که حتی در بهترین ورژن رؤیاگونه خودمان، باز هم نواقصی وجود دارد. این خواسته و نیاز هرگز تمام نمی‌شود.

 درک اینکه زندگی را به‌جای دیدن یک مقصد شبیه یک سفر ببینید که هرگز قرار نیست مقصد خاصی داشته باشد و همین‌جوری ادامه دارد باعث می‌شود که ما منطقی‌تر رفتار کنیم.

 فلسفه وابی سابی و زندگی در لحظه

 مدتی است که شعارهای افراطی مانند اینکه در لحظه زندگی کن را زیاد می‌شنویم. فلسفه وابی سابی مخالف شعارهای زندگی در لحظه است.

 فلسفه وابی سابی معتقد نیست که فقط از لحظه لذت ببر، یا ظرف سفالی را بشکن که با طلا تعمیرش کنی. فلسفه وابی سابی می‌گوید؛ ولی اگر در زندگی ظرفی اتفاقی افتاد و شکست بهتر است که از یک زاویه زیبا به آن نگاه کنید.

 فلسفه وابی سابی و اتفاقات پیش‌بینی‌نشده

 به هزار و یک دلیل ممکن است برنامه‌های ما طبق خواسته‌ها و انتظاراتمان پیش نرود. در اینجا فلسفه وابی سابی مهم می‌شود. فلسفه وابی سابی به ما کمک می‌کند به‌جای سرزنش‌کردن و ناامیدشدن، از یک زاویه و دیدگاه دیگری نگاه کنیم و یک موفقیت و دستاورد دیگری داشته باشیم و بتوانیم خودمان را با ناپایداری جدید وفق دهیم.

 همان‌طور که در تعریف وابی سابی گفتیم یکی از مهم‌ترین اصول آن ناپایداری است. در اصل در فلسفه وابی سابی تأکید زیادی روی ناپایداری می‌شود و ما باید مهارت اصلاح مداوم را داشته باشیم.

 هر روز با پرسیدن چند سؤال ساده باید این اصلاح مداوم را انجام دهیم.

  •  آیا امروز با خودم صادق بودم؟
  •  آیا امروز اشتباه ارزشمندی انجام دادم که تجربه خوبی به من داده باشد؟
  •  چه چیزی من را امروز از کنترل خارج کرد که می‌توانم با تمرین و تکرار، تمرکز و کنترلم را روی آن بیشتر کنم؟
  •  چطوری می‌توانم نقطه‌ضعفم را با نقطه قوت پوشش بدهم؟

 نکته بعدی که فلسفه وابی سابی به آن تأکید زیادی می‌کند این است که بیشتر از این که تلاش کنیم به چیزهای غیرقابل‌کنترل زندگی‌مان چنگ بزنیم، باید نقص را در درون خودمان شناسایی کنیم و درکش کنیم. بازتابی از تفکرات خودمان را که می‌توانیم در زندگی کنترل کنیم نباید تقصیر عوامل دیگر بیندازیم. خیلی از موقعیت‌ها از کنترل ما خارج هستند:

  •  تورم
  •  گرانی
  •  بیماری
  •  اتفاقات غیرقابل‌پیش‌بینی
  •  حال بدی که به‌واسطه اخبار ممکن است به سراغ ما بیاید.

 بعضی از رنج‌ها نیز در کنترل خودمان است. یعنی ریشه آن در درون ماست. اگر اعتمادبه‌نفس ما به مشکل خورده است و یا به واسطه احساس سرخوردگی دائم از یک مقایسه ظالمانه خودمان با دیگران احساس نقص می‌کنیم بخش زیادی از رنج به خود ما بازمی‌گردد.

 فلسفه وابی سابی معتقد است هر چقدر خودت را بیشتر بشناسی بهتر می‌توانی نقص‌های خودت را قبول کنی و از آنها در مسیر بهترشدن خودت استفاده کنی.

فلسفه وابی سابی

 آیا درست و عقلانی است که وابی سابی دنیا را این‌قدر مثبت و زیبا می‌بیند؟

 واقعیت این است که این که گفته می‌شود به روی دنیا بخند تا دنیا به رویت بخندد عاقلانه و واقع‌بینانه نیست. اما اگر بخواهیم شرایط را همیشه بهانه کنیم تا آخر عمر بهانه داریم. چون مشکلات نه تمام می‌شوند و نه حتی کمتر.

 فلسفه وابی سابی کمال را در نقص پیدا می‌کند. این نتیجه کامل نیست که ارزشمند است؛ بلکه تلاش برای بهترشدن است که ما را به رستگاری فکری و آرامش می‌رساند.

 می‌توان گفت زندگی عادلانه نیست، اما تفکراتی مانند فلسفه وابی سابی می‌گویند زندگی مثل یک بازی یا رقابت نیست. چیز دیگری وجود دارد که هویت و غنای درونی ما را تعریف کند. چنین تفکری باور دارد که زندگی در مسیر بودن است و این است که به انسان در طول تلاش‌هایش هویت می‌دهد. اگر این را درست درک کنید دیگر نگران جلو افتادن و عقب ماندن از بقیه نخواهید بود. چیزی که متأسفانه جامعه امروزی مخصوصاً در فضای مجازی برعکس آن را ترویج می‌کند. تلاش برای اینکه زندگی را یک‌جور رقابت نشان دهد که شما هر لحظه باید بدوید تا بتوانید به‌روزترین و جدیدترین لوازم را بخرید.

 فلسفه وابی سابی مخالف مصرف‌گرایی

 در شبکه‌های اجتماعی زندگی‌های خیلی از افراد را می‌بینیم که ما را تحت‌تأثیر قرار می‌دهد. با خودمان می‌گوییم لابد واقعیت روزمره او نیز همین است که ما می‌بینیم. هر دفعه که این کار را می‌کنیم فرصت‌های ناشناخته‌ای برای ارتباط، خوشبختی و ماجراجویی زندگی را از دست می‌دهیم؛ زیرا ذهنمان جایی رفته است که جسممان نمی‌تواند دنبال او برود.

 وابی سابی؛ یعنی هر چیزی در طبیعی‌ترین و واقعی‌ترین حالت ممکن خودش

 طبیعی‌ترین و واقعی‌ترین حالت ممکن شما چه شکلی است. آیا خودتان را با این تصویر به جهان نشان می‌دهید. در محیط کار و دوستان و خانواده چطور؟ اگر این تصویرتان واقعی نیست باید چه چیزهایی را دور بریزید تا به آن حالت برگردید؟

 فلسفه وابی سابی به ما می‌گوید پذیرش نقص، ما را به سمت بهترشدن هل می‌دهد. کسی که فکر می‌کند کامل است هرگز در تلاش برای بهترشدن نیست. حس می‌کند همیشه حق با اوست. پس چرا باید رابطه‌اش را بهبود ببخشد یا ورزش کند و یا حتی در کسب‌وکارش نقاط ضعف را به قدرت تبدیل کند.

 هنر کامل نبودن ما را از بیماری وحشتناک کمال‌گرایی نجات می‌دهد.

 کمال‌گرایی بیشتر از این که شما را به سمت تلاش سوق دهد، شما را فلج می‌کند.

 فلسفه وابی سابی معتقد است اشتباهات ما را انسانی‌تر می‌کند

 باعث می‌شود بقیه را قضاوت نکنیم و قضاوت هم نشیم. حتی اگر در نهایت به اوج موفقیت نرسیدیم بدانیم که تلاش برای بهترشدن از خود نتیجه خیلی ارزشمندتر است.

به راه بادیه رفتن به از نشستن باطل

 و گر مراد نیابم به‌قدر وسع بکوشم

سعدی

 

مترجم، کارشناس روان‌شناسی
پست های مرتبط

 Detachment یا استقلال و عدم وابستگی احساسی چیست؟

 Detachment یا استقلال و عدم وابستگی به این معناست که به طرز…

27 بهمن 1403

 ویژگی‌های افراد خوددوست چیست؟ + تمرین عملی برای بیشتر دوست‌داشتن خود

 در این مطلب به معرفی ویژگی‌های افراد خوددوست و خجول می‌پردازیم. سپس…

18 بهمن 1403

 چرا زود عصبانی می‌شویم؟ + راه حل

 ممکن است بارها از خودتان پرسیده باشید که چرا زود عصبانی می‌شویم؟…

23 دی 1403

دیدگاهتان را بنویسید